آشنایی با گونههای جانوری و گیاهی در حال انقراض ایران
طی نیمقرن اخیر بخش قابلتوجهی از گونههای برجسته حیات وحش کشور یا منقرض شدهاند و یا در معرض خطر شدید انقراض قرار گرفتهاند.
آمار اعلامی سازمان حفاظت محیطزیست نشان میدهد طی نیمقرن اخیر ٧٠درصد گونههای برجسته حیات وحش را از دست دادهایم و بسیاری از گونهها ازجمله یوزپلنگ آسیایی نیز در لبه پرتگاه انقراض قرار دارند.
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست در اینباره میگوید: برای نجات محیطزیست باید به سراغ اقدامات مشارکتی برویم و بهدنبال راهکارهایی باشیم که شهروندان را بهطور مستقیم در روند حفاظت از محیطزیست شهری دخیل کند. اما زمانی که مردم مطالبهگر و نسبت به تخریب محیطزیست و زیست جانوری حساسیت داشته باشند، سرمایههای زیستی کشور حفظ خواهد شد.
اگرچه تاکنون اقدام همهجانبهای برای ثبت همه جانوران ایران صورت نگرفته اما آمار کلی نشان میدهد ۲۰۰۰ گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان آبهای داخلی و حدود ۱۲۰۰گونه ماهی در آبهای دریایی در اکوسیستمهای خشکی و آبهای داخلی کشور شناسایی شده است. از این فهرست میتوان به ۲۱۰گونه پستاندار، ۶۴۰گونه پرنده، ۳۰۰گونه خزنده، ۲۳گونه دوزیست و ۳۵۰گونه ماهیان آبهای داخلی اشاره کرد. از این تعداد حدود ۷۶گونه از ردههای جانوری ایران در فهرست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار دارد که شامل ۱۹گونه از پستانداران، ۲۵گونه از پرندگان، ۱۶گونه از خزندگان، ۴ گونه از دوزیستان و ۱۰گونه از ماهیان آبهای داخلی است.
سازمان حفاظت محیطزیست ایران در سال۱۳۹۲ اعلام کرد که دستکم ۷۴گونه از جانوران این کشور در سیاهه قرمز اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت قرار دارند. به جز یوزپلنگ ایرانی که در وضعیت بحرانی قرار دارد، پستاندارانی مانند گوزن زرد ایرانی، گورخر آسیایی، فک دریای خزر، هوبره، پلنگ، خرس سیاه آسیایی، تمساح پوزهکوتاه، نهنگ آبی و نهنگ بالهای نیز در معرض خطر انقراض هستند.
در استان مازندران شمار گونههای درخطر گیاهان چنان فراوان است که بهراستی چارهجویی را بایستهتر از هرجای دیگری میسازد.
گونههایی مانند: والک، ارکیدهها، قاز یاغی، گندکما، باریجه جرن، سکنبیج، آلاله برفی، زوفا، شقاقل، لالههای واژگون و بسیاری دیگر از گیاهان مازندران در آستانهی نابودی هستند (خبرگزاری ایرنا، شهریور 1398).
گیاه سوسن چلچراغ دشتهای داماش که مانند آن در هیچ کجای جهان (به جز شمار اندکی در لنکران جمهوری آذربایجان) یافتنی نیست، به سبب چیدنهای بی رویه و حتا لگدمال کردن، کمیاب شده است.
گیاهان این استان، به سبب دگرگونی کاربری زمینها و گسترش شهرسازی در جلگهها و ساحل و افزوده شدن دامنهی روستاهای ییلاقی و ساخت و سازهای از اندازه گذشته و بیرویه، به وضعیت بیمآوری رسیده است.
زنگ خطر برای گیاهان دارویی و خوراکی استان آذربایجان غربی نیز چندین سال است به صدا درآمده است (همشهری آنلاین، فروردین 1400). گیاهانی مانند شنگ، گندله، قازیاغی، کهک اوتی، مرزه کوهی، اوه لیک، سالمان جا، بولاغ اوتی و چندین گیاه دیگر که همگی بومی این استان هستند، در شرایط نگرانکنندهای بهسر میبرند و خطر از دست رفتن آنها جدی است.
در استان یزد 14 گونه گیاه بومی دیده میشد که اکنون بسیار کمیاب و در آستانهی انقراضاند (تارنمای بازار، مهرماه 1399). این گیاهان تنها و تنها در یزد یافته میشوند. بیشترین گونهی درخطر، گیاهان شکرتیغال است که در بیابانهای شنی پیرامون یزد و اردکان میرویند.
آروانهی یزدی، خاکشیر تلخ بیابانی، اسکنبیل یزدی، پونهسای کرک ستارهای، گل بیمرگ شیرکوهی نیز گونههای پُرشمار دیگر گیاهی استان یزد هستند که هراس از نابودی آنها بیش از آن است که نادیده گرفته شوند.
در استان هرمزگان گیاه بومیای به نام «مورخوش»، از تیرهی نعناعیان میروید که بر اثر بریدنهای بیاندازه، چنان کمیاب شده است که باید آن را در آستانهی انقراض دانست (تارنمای روستانیوز، 12 خرداد 1399). این گیاه از دید درمانگری و دانش پزشکی سنتی ایران بسیار با ارزش است.
در گسترهی شهرهای اصفهان، یاسوج، مازندران و تبریز گیاهی به نام زرینکلاه (بادرنجبویه) میروید که یکی از مهمترین و باارزشترین گیاهان دارویی و خوشبو (:معطر) کشور است و سرشاخههای گلدار آن در پزشکی سنتی و نوین کاربرد بسیار دارد، اما برداشت بیرویه این گیاه، آن هم در زمان گلدهی، شمار آن را بسیار کم ساخته است. این برداشتها جلوی به بذر نشستن گیاه زرینکلاه را میگیرد.
آنچه به آن اشاره شد مشت نمونهی خروار است. به همینگونه می توان نمونههای بسیاری دیگر از گیاهان در خطر انقراض را در سراسر کشور برشمرد.
منبع: روزنامه ایران
امرداد نیوز